محتوا
طراحی گرافیک یک رشته در شار است. فناوری بر زیبایی و تأثیر زیبایی شناسی بر فرم تأثیر می گذارد. در نهایت ، ایده های مختلف - تجاری ، فلسفی یا عملکردی - شیوه و سبک های طراحی گرافیک را تعیین کرده اند.در این مقاله ، ما سه ایده اصلی را برای شکل دادن به طراحی گرافیکی که امروز وجود دارد متمرکز کرده ایم.
برای کسانی که مایل به کسب اطلاعات بیشتر در مورد طراحی گرافیک هستند ، در اینجا خلاصه بهترین کتاب های طراحی گرافیک در حال حاضر است.
01. حرکت
حرکت سریع ترین روش در حال رشد است. رشته جدیدی در تقاطع سکانس های فیلم ، ویدئو ، انیمیشن و عنوان فیلم ظاهر شده است که از همه اینها وام می گیرد. حرکت گرافیکی ممکن است به اندازه تایپوگرافی مهم باشد. تصاویر آواز و رقص برای طراحی گرافیکی است که سخنرانان فیلم های صامت بودند.
دنباله عنوان Kyle Cooper برای Seven (در بالا دیده می شود) یکی از پربارترین نمونه های حرکت گرافیکی مدرن است.
02. صوتی
افزودن صدا ، بیش از حرکات ، طراحی گرافیک را به این بعد سوق می دهد. اولین آزمایشات با آنچه "موسیقی چشم" نامیده می شد ، همزمان با سینمای صدا در اواسط دهه 1920 بود. موشن گرافیک در دهه 1960 با سکانس عنوان فیلم توسط ساول باس به کار خود ادامه داد. او مجموعه ای از عناوین نیمه انتزاعی فیلم و سبک گرافیکی اکسپرسیونیستی را برای آلفرد هیچکاک ایجاد کرد که با نقوش تکراری نمرات برنارد هرمان آهنگساز هماهنگی کامل داشت. امروز ، سبک های گرافیکی متحرک ترکیبی بیشتری در حال ظهور هستند.
همه اشکال طراحی به موقع بودن سیگنال است. از این نظر ، دومین ایده اصلی ، "منسوخ شدن اجباری" ، برای علامت گذاری روکش معاصر ضروری است. در دهه 1920 این "مهندسی سبک" نامیده می شد: برای افزایش علاقه مشتری با شیک تر ساختن محصولات. ریموند لووی ، هنرمند تبلیغاتی و پیشگام طراحی صنعتی ، از این مفهوم به عنوان MAYA (پیشرفته ترین قابل قبول) نام برد. اصل MAYA رنگها و اشکال را تبلیغ می کند که ایده "جدید و بهبود یافته" را منتقل می کند ، اما یک شبکه ایمنی برای جلوگیری از شوک جدید است.
برای اکثر طراحان آمریکایی ، مدرنیسم یک کلاهبرداری بود که هنرمند می توانست برای ایجاد جدیدتر حتی جدیدتر ، از جمله "تزئینات" آینده نگرانه که توسط حروف چاپی معاصر با نام های جذاب مانند Cubist Bold و Novel Gothic تأکید شده است. منسوخ شدن اجباری لباسی بود که به طور مصنوعی رشد را تحریک می کرد.
03. رنگ
ایده سوم لرزش رنگ است. در اواسط دهه 1960 سبک روانگردان با یوزف آلبرز هنرمند باهاوسلر آغاز شد. او با کار خود در زمینه تعامل رنگ به راه اندازی روندهایی کمک کرد که می تواند مفاهیم گرافیکی پوستر روانگردان و رنگ بندی را نشان دهد. ویکتور موسکووسو ، که زیر نظر آلبرز در ییل تحصیل می کرد و یکی از بنیانگذاران رنگین کمان بود ، ادعا کرد که تمرینات معروف کاغذ رنگ آمیزی آلبرس را به بی فایده یادگیری جبر در دبیرستان تشبیه کرده است.
داروهای روانگردان قوانین را حذف و تنظیم کردند. colors از رنگهای لرزاننده استفاده نکنید '، به عنوان مثال ، "استفاده از آنها هر زمان بیش از حد شود" شد. این اصل که ‘حروف باید همیشه خوانا باشد ، مبدل به حروف شد ، خواندن آن را دشوار می کند.
یکی از عناصر مهم نظریه آلبرس نسبیت رنگ بود: این رنگ در ارتباط مستقیم با محیط اطراف خود تغییر می کند. رنگ جلوه هایی فریبنده و غیرقابل پیش بینی ایجاد می کند ، بسته به اینکه چه رنگی آن را احاطه کرده است ، خوانش های مختلف از یک رنگ ممکن است. رنگ لرزشی هجومی به حواس بود و بیننده را مجبور به ایجاد رابطه ای پویا و پویا با سطح تصویر دو بعدی می کرد. ارتعاش رنگ اکنون یکی از ابزارهای زیادی است که در مجموعه رنگ آمیزی وجود دارد. در اینجا درباره تئوری رنگ بیشتر بدانید.
اینها سه ایده از 100 ایده ای است که باعث تغییر طراحی گرافیکی شده است. بدون شک در آینده تغییرات بیشتری ایجاد خواهد شد. به علاوه تغییر چا!
استیون هلر نویسنده طیف گسترده ای از انتشارات طراحی گرافیک است ، بیشتر بدانید اینجا.
این مقاله در اصل در شماره 294 از منتشر شده است هنرهای رایانه ای، پرفروش ترین مجله طراحی جهان. شماره 294 را بخرید یا مشترک شدن در اینجا.